گزارش فناوری مهر؛

اسرار ناگفته از هوش مصنوعی

اسرار ناگفته از هوش مصنوعی

گوپا: در خیلی از حوزه های مربوط به هوش مصنوعی ادعاهایی در مورد حذف فعالیت و دخالت انسان ها مطرح شده که حالا عنوان می شود چندان واقعیت ندارد و اغراق آمیز بوده است.



به گزارش گوپا به نقل از مهر، از زمانی که هوش مصنوعی ChatGPT ارائه شد و مورد توجه قرار گرفت، مردم بحث های جنون آمیزی در مورد تأثیر هوش مصنوعی و سایر فناوری های خودکار جدید بر بازار کار آمریکا و جهان شروع کردند. روایت هایی همچون «ربات ها مشاغل ما را در اختیار می گیرند» با انتشار ویدیوهایی که در آنها رستوران های جدید و «کاملاً خودکار» مک دونالد نشان داده می شدند، بیشتر تقویت شد.
واکنش نگران کننده به این ویدیوها آنست که می گویند ربات ها برای در اختیار گرفتن مشاغل ما می آیند، اما در صورتیکه هوش مصنوعی و سایر انواع اتوماسیون پیشرفت کرده اند، این بدان معنا نیست که آنها لزوماً مشاغل موجود را حذف می کنند. دقیق تر آنست که بگوییم، تکنولوژی جدید بسادگی نحوه کار ما و نوع مشاغل موجود را تغییر می دهد. فناوری اتوماسیون، ناوگانی از کارگران مخفی را در پشت صفحه نمایش، ماشین ها و در کنار ربات های خندان به کار گرفته است. ربات ها و چت بات ها جایگزین انسان ها نمی شوند، آنها فقط کارگران و کارمندان را از دید و ذهن دور نگه می دارند. در صورتیکه جدا کردن مشتریان از کارمندان و کارگرانی که به آنها خدمات می دهند ممکنست برای شرکتها خوب باشد، اما این امر شاید دلخواه کارمندان نباشد.
دور از چشم، دور از ذهن
وقتی مردم آغاز به پیش بینی در مورد تسخیر مشاغل توسط هوش مصنوعی می کنند، دوست دارند به ویدیوهایی از روبات های شیک و صفحه نمایش های درخشان که کارهای روزمره را انجام می دهند اشاره کنند. ویدئوی مک دونالد ماشینی را نشان میدهد که غذا را در کیوسک هایی خودکار تحویل می دهد. در بعضی ویدیو های دیگر، چندین مسیر خودکار تحویل غذا وجود دارد. از فست فودها که بگذریم، ربات هایی با ظاهری چشم گیر در کافی شاپ ها کار می کنند، غذا را تحویل می دهند و کف زمین را تمیز می کنند. در زمینه های دیگر هوش مصنوعی، ابزارهایی مانند ChatGPT برای نوشتن مقالات واقعی و شرکت در امتحانات مدارس و دانشگاه ها مورد استفاده بوده اند. بازفید اخیراً اعلام نموده می خواهد از هوش مصنوعی برای مساعدت با تولید محتوا برای سایت خود استفاده نماید.
اما در خیلی از موارد، این ویدیوها و داستان ها - و ترس هایی که ایجاد می کنند - فاقد زمینه جدی هستند. ویدئوی مک دونالد آینده نگر، یک فروشگاه مفهومی تجربی در خارج از فورت ورث، واقع در تگزاس را نشان میدهد که هدف آن بهبود سرعت و دقت خدمات با قطع رابطه بین کارگران و مشتریان است. اما این بدان معنا نیست که هیچ انسانی در فروشگاه وجود ندارد. اگر به ویدئو دقت کنید، می توانید یک کارگر را در پشت شیشه ای ببینید. مک دونالد گفته که این فروشگاه به هیچ وجه «کاملاً خودکار» نیست و تعداد کارکنان آن مشابه با یک فروشگاه سنتی است – آنها فقط در پشت صحنه امور را پیگیری می کنند.
اگر چه این ابزارها پیچیده تر از ابزار فناورانه قبلی به نظر می رسند، اما این نخستین بار نیست که مشاغل ربات محور می شوند. کمتر از ۱۰ سال پیش، پیشرفت های جدید فناوری موجب ایجاد ترس مشابهی در مورد کنترل مشاغل توسط ربات ها شد. در یک تحلیل و بررسی در سال ۲۰۱۴ ادعا شده بود اتوماسیون تا سال ۲۰۳۴ حدود ۴۷ درصد از مشاغل را از بین خواهد برد و فناوری خودران نیاز به رانندگان تاکسی و کامیون و نیز روند حمل و نقل انسانی را از بین خواهد برد. نزدیک به یک دهه بعد، این پیش بینی های فاجعه بار محقق نشدند. رانندگان کامیون و تاکسی هنوز متقاضیان زیادی دارند و فناوری خودران به هیچ وجه جایگزین مشاغل انسانی نمی گردد. در حقیقت، در گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۰ تخمین زده شده در صورتیکه تا سال ۲۰۲۵ حدود ۸۵ میلیون شغل با ماشین آلات جایگزین می شوند، حدود ۹۷ میلیون شغل جدید انسان محور به سبب تحولات جدید اقتصادی ایجاد می شوند.
انسان در پشت پرده
در میان ترس و وحشت ناشی از طرح احتمال تصاحب مشاغل توسط ربات ها، مردم اغلب به میزان نیاز ماشین ها به نیروی انسانی برای فعال ماندن و کار کردن توجه نمی کنند. بخش خدمات به مشتریان را در نظر بگیرید: برای سال ها، کسب وکارها اهتمام کرده اند با جایگزینی تماسهای تلفنی انسانی با ربات های خودکار خدمات دهنده به مشتریان که مبتنی بر چت هستند، هزینه ها را کاهش دهند. اما، خیلی از این ابزار مبتنی بر متن هنوز جایگزین کارکنان واحدهای خدمات به مشتریان نشده و کماکان در موقعیت های پیچیده نیازمند نیروهای پشتیبان انسانی هستند تا مشتریان احساس کنند گویی با یک شخص واقعی صحبت می کنند.
لورا پرستون اخیراً در مورد تجربه خود از کار به عنوان نیروهای مکمل ربات ها که سبب "بازگشت های انسانی" شده بود، نوشت. وی مکمل یک ربات گفتگوی سایت املاک و مستغلات به نام برندا بود. هنگامی که مشتری می خواست با شخصی در مورد فهرست آپارتمان ها صحبت کند، با برندا ارتباط برقرار می کرد. وی به سوالات اساسی در مورد فهرست پاسخ می داد یا جزییات شرایط آپارتمان ها را از قیمت اجاره تا متراژ مربع ارائه می کرد. اما خیلی از پاسخ های برندا گنگ بودند یا سیستم قادر به پاسخگویی به سوالات پیچیده تر نبود، بدین سبب «بازگشت انسانی» مورد توجه قرار گرفت. پاسخ هایی برای رفع چالش ها و نیازها یا انجام تحقیقات عمیق تر در مورد نحوه خرید مسکن ارزان و نظرات صاحب خانه ها در مورد امور مختلف. بگفته پرستون، به کارمندان آموزش داده شده بود که از "صدای" ربات برندا در تعاملات با مردم بهره گیرند تا مکالمه یکپارچه به نظر برسد.
نکته جالب این که فشار برای پاسخ دادن به انبوهی از سوالات بصورت رباتیک با لطمه روانی جدی برای افراد همراه بود. پرستون در این مورد نوشت: «ماهها جعل هویت برندا منابع احساسی من را تحلیل برده بود. به ذهنم خطور کرد که من واقعاً برندا را طوری آموزش نمی دادم که مثل یک انسان فکر کند، برندا داشت به من آموزش می داد که مثل یک ربات فکر کنم، و شاید موضوع اساسی در تمام طول این مدت همین بوده است.»
پرستون از ایالات متحده کار می کرد، اما در خیلی از موارد، شرکتها خدمات کارکنان انسانی را پنهان می کنند تا بتوانند آنها را به مکان هایی که نیروی کار ارزان تر است فرستاده و برون سپاری کنند. مثال دیگر ربات های تحویل دهنده غذا است. در صورتیکه آنها کاملاً مستقل به نظر می رسند، اما واقعیت این است که اغلب دارای درایورهای پشتیبان ازراه دور هستند. شرکت Tiny Mile که خدمات رباتیک تحویل غذا به نام جفری را در تورنتو ارائه می کند، به رانندگان انسانی در فیلیپین متکی است. ربات های تحویل کالای کیوی که در بعضی از دانشگاه های ایالات متحده استفاده می شوند، از کارگرانی در کلمبیا استفاده می نمایند که کمتر از ۲ دلار در ساعت درآمد دارند و ازراه دور به تکمیل روند تحویل کمک کرده و بر آن نظارت می کنند. شرکتها ادعا می کنند افراد کنترل کننده ازراه دور تنها زمانی دخالت می کنند که ربات ها نتوانند موقعیتی را پیدا کنند، اما با توجه به این که این ربات ها مستعد گیر افتادن و تبدیل شدن به موانعی برای افراد پیاده هستند، معین نیست که این اتفاق برای هر ربات تحویل کالا می افتد.
بسیاری از شرکت های پیشرو در حوزه ساخت وسایل نقلیه خودران که مدعی هستند روزی خیلی از مشاغل مبتنی بر رانندگی حذف می شوند، به ناوگانی از کارمندان پنهان نیز متکی هستند. بدیهی است مهندسان پردرآمدی در ایالات متحده وجود دارند که به توسعه انواع نرم افزار و ابزار مورد استفاده برای نقشه برداری و هدایت خودرو کمک می کنند، اما این تصویر کامل نیست. فناوری رانندگی خودکار متکی به کارکنانی است که دستمزد کمی در سرتاسر جهان دارند و هزاران داده ورودی را که سنسورهای خودرو ها ضبط می کند، برچسب گذاری می کنند. بدون این برچسب گذاری، کامپیوتر نمی تواند تشخیص دهد که حسگرها چه چیزی را انتخاب می کنند. همین مورد به سیستم ها اجازه می دهد به آرامی یاد بگیرند و در مورد نحوه حرکت در جاده تصمیم بگیرند. به عنوان مثال، برچسب گذاری داده ها مقرر است به خودرو ها کمک نماید تا تشخیص دهند مانع پیش رو یک کودک است یا انبوهی از خودرو و باوجود همه تلاش ها اتومبیل های خودران هنوز هم آن طور که برنامه ریزی شده عمل نمی کنند. بررسی دانشگاه ام آی تی در آوریل گذشته نشان داد شرکت های خودران، همچون تسلا، از فروپاشی اقتصاد ونزوئلا بهره گرفته و انبوهی از کارگران را در این کشور برای برچسب گذاری داده های خودرو های خودران با پرداخت بطور متوسط چیزی بیش از ۹۰ سنت در ساعت به کار گرفتند. سال گذشته، تسلا ۲۰۰ کارگر مستقر در ایالات متحده را که مستقیماً برای انجام این برچسب گذاری استخدام کرده بود، اخراج کرد. این امر نشان میدهد بیشتر این وظایف دیگر بطور خودکار انجام می شوند و کامپیوتر هایی قادر به آموزش به کامپیوتر های دیگر هستند.
این امر فقط مختص فناوری مورد استفاده در خودرو های خودران نیست. تحقیقات اخیر مجله تایم نشان داد که OpenAI، شرکت پشتیبان ChatGPT، متکی به کارمندان کنیایی است که کمتر از ۲ دلار در ساعت دریافت می کنند و باید محتواهایی را در مورد طیف وسیعی از موضوعات نگران کننده، همچون «آزار جنسی کودکان، حیوانات، قتل، خودکشی، شکنجه، لطمه به خود و دوستان، بررسی نمایند تا آنها کمتر لطمه رسان باشند.»
پیش از این گزارش شده بود که فیسبوک هم از همین کارمندان کنیایی برای تعدیل محتوای خود استفاده می نماید. شرکت های دیگر فناوری در آمریکا تا آنجا پیش رفته اند که افراد را در اردوگاه های پناهندگان، جایی که فرصت ها کم است و مردم دستمزدهای فوق العاده پایین را می پذیرند، برای مساعدت با آموزش یادگیری ماشینی و ابزارهای هوش مصنوعی خود، استخدام کرده اند. ابزارهای معروف به «تنظیم کن و فراموش کن» که توسط تعدادی کدنویس نابغه طراحی می شوند، جهت استفاده به ارتشی از کارگران کم درآمد در سراسر جهان متکی هستند.
اگر از شرکتها بپرسید، آنها خواهند گفت علاقه به استفاده از خدمات اتوماسیون برای افزایش کارایی و خدمات بهتر به مشتریان است. مک دونالد ادعا می کند که فروشگاه مفهومی آن خدمات را سرعت می بخشد و به سفارش های اشتباه کمتری منجر می شود، در عین حال تسلا ادعا کرده که برچسب گذاری خودکار داده ها کارآمدتر است. ایده این است که این ماشین ها یا راهکارهای نرم افزاری اجازه می دهند یک کار سریع تر یا بهتر صورت گیرد و زندگی را برای شرکتها و مشتریان آسان تر می کنند. اما در واقعیت، این ابزارها کارآمدتر نیستند، آنها فقط موجب می شوند مصرف کننده نهایی درگیر برخی امور نشود و برای دریافت محصول نهایی چندان به زحمت نیفتد.
نکته مهم دیگر این است که حتی معین نیست تمام ابزار جدیدی که شرکتها ساخته اند اقتصاد را کارآمدتر می کند یا خیر. راندمان نیروی کار ایالات متحده - اندازه گیری تعداد ساعات مورد نیاز برای کار بمنظور دستیابی به بازده اقتصادی معین- از سال ۲۰۰۵ کمتر از میانگین بلندمدت خود درحال رشد بوده است. از زمان شروع همه گیری ویروس کرونا نیز وضعیت بدتر شده است.
اتوماسیون بجای بهبود راندمان، اغلب بر افزایش قدرت و نفوذ کارفرمایان بر کارگران متمرکز می شود. آرون بناناو، مورخ اقتصادی، در کتاب خود با عنوان «اتوماسیون و آینده کار» توضیح می دهد که شرکتها برای آسان تر کردن زندگی کارمندان پول صرف عرضه برخی ابزارها نمی کنند، بلکه پول را به سمت فناوری هایی سرازیر می کنند که امکان نظارت دقیق بر همان کارگران را فراهم می آورد. مانند نرم افزار مانیتورینگ کامپیوتری که ضربه های کارکنان بر کلیدها را ردیابی می کند یا ابزارهای پیچیده مدیریت الگوریتمی آمازون که هر حرکت کارگران را ارزیابی می نماید.
این فناوری ها اغلب برای مهارت زدایی به کار می روند تا انجام مشاغل برمبنای وظایف خاص تری و با آموزش کمتر انجام شوند. در نتیجه، کارگران از وضعیت کارمندی به پیمانکاری منتقل می شوند. افرادی که زمانی مشاغل باثبات در سطح طبقه متوسط را انجام می دادند، به دنیای پرمخاطره تری پرتاب می شوند که در آن دستمزدها پایین تر است و کمتر در مورد شرایط استخدام خود صحبت می کنند. برچسب های داده، نوک این کوه یخ هستند: صنعت بزرگ و درحال رشد «میکروکارگران» در پلتفرم هایی مانند Mechanical Turk یا Clickworker، فناوری خودکار و فرضی همه این شرکت های فناوری را تامین می کند. جف بزوس، مدیر عامل آمازون تا آنجا پیش رفت که استفاده از کارگران برای خودکار جلوه دادن برخی فرآیندها را «هوش مصنوعی مصنوعی» نامید. برای کسانی که هنوز به مشاغل خدماتی یا انبارداری ادامه می دهند، شبح اتوماسیون مانند شمشیر داموکلس به کار گرفته می شود تا آنها را از اصرار برای رسیدن به شرایط کاری یا دستمزد بهتر باز دارد. در همین حال، فناوری هایی که به کار گرفته می شوند بسادگی به کارفرمایان قدرت بیشتری می دهند تا هر کاری را که کارگران در هر ساعت انجام می دهند پیگیری کنند و این یک واقعیت کاری نگران کننده است. لورن اسمایلی روزنامه نگار با نگاهی به این روند در سال ۲۰۱۵، نوشت: جهانی درحال ایجاد است که در آن " شما یا عضو خانواده سلطنتی و منزوی هستید یا یک خدمتکار قرن بیست و یکمی."
شکی نیست که برخی از این فنآوری ها برای مصرف کنندگان تسهیلات فراهم می کنند یا حتی وقت آنها را آزاد می کنند تا بتوانند روی کار مهم تری تمرکز کنند، اما این توجیهی برای بدرفتاری با کارگرانی که به کارهای مختلف نیاز دارند، نیست. فناوری را می توان برای توانمندسازی کارگران استفاده کرد، به عنوان مثال، با اعطای کنترل بیشتر به آنها برای مدیریت کارشان تا بتوانند از مهارت های خود برای تصمیم گیری آگاهانه تر استفاده کنند، اما این داده ها اغلب توسط شرکتها با کارگران به اشتراک گذاشته نمی گردد.
فیل جونز، محقق و نویسنده کتاب «کار بدون کارگر: کار در عصر سرمایه داری پلتفرم»، به خوبی استدلال می کند که شرکتها بسادگی بجای استفاده از این فنآوری جدید از فناوری نیمه خودکار استفاده می نمایند تا چنین به نظر برسد که مدیران اجرائی یا خود سزاوار تمام اعتبار ناشی از خلق محصول نهایی هستند و نه کارکنان انسانی که خلق آنرا ممکن ساخته اند. جونز می نویسد: «کارگران در سایه بلند هر ماشین ناپدید می شوند و مشتریان مجبور نیستند به این فکر کنند که هر کالا چگونه ایجاد می شود. در تمام این مدت، کیفیت مشاغل نیز پایین می آید.»
فناوری های جدیدی مانند هوش مصنوعی به شکلی طراحی شده اند که اشکال مختلفی از توانمندسازی را ممکن می کنند: ما می توانیم با راندمان بیشتر کار نماییم، زمان کمتری را برای انجام کارهایمان صرف نماییم و هر چیزی که بخواهیم با یک کلیک یا ضربه زدن در دسترس خواهد بود. اما این وعده ها هیچ گاه تصویر دقیقی از چگونگی دگرگونی فناوری در جهان اطراف ما یا هزینه واقعی استفاده از مزایای فرضی فناورانه را ارائه نمی دهند. اتوماسیون ممکنست به برخی افراد قدرت دهد، اما در این فرایند، کار برای کارگران پنهانی که همه چیز را درحال پویایی و موفقیت نگه می دارند، خیلی مشکل تر می شود.


منبع:

1401/12/05
10:59:08
5.0 / 5
398
تگهای خبر: آینده , بازار , تحقیق , تكنولوژی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۵
گوپا