داستان نبرد دانش آموزان كره جنوبی با سخت ترین كنكور دنیا

بچه های آسمان!

بچه های آسمان!

گوپا: دومین پنجشنبه نوامبر هر سال، نفس در سینه خیابان های سئول، این شهر شلوغ حبس می گردد. بانك ها و اداره ها موقتا تعطیل می شوند و پدر و مادرها، با عكس كودكانشان در دست، به معابد خالی هجوم می برند. كلیساها جلسات ویژه دعای دسته جمعی برگزار می كنند. برج های كنترل، موقتا به هیچ هواپیمایی اجازه فرود یا صعود از باند فرودگاه نمی دهند. ارتش امریكا و كره جنوبی موقتا از شلیك گلوله و عملیات هوایی دست برمی دارند. اتحادیه ها و معترضین سیاسی حتی اعتصابات و تظاهراتشان را به تعویق می اندازند.


به گزارش گوپا به نقل از ایسنا و به نقل از بی بی سی، كیم جونگ اون احیانا حسرت این را می كشد كه بتواند روزی كره جنوبی را با تهدیدهای هسته ای اش اینطور دچار استرس كند. خبر بد برای كره شمالی این است كه سبب و بانی چنین سكته ناقص شهری، "سونن" است؛ آزمون سراسری ورود به دانشگاه در كره جنوبی و معادل كنكور در ایران.
هر از چندگاهی صدای آژیر ماشین پلیس، سكوت خیابان های شهر را می شكند. از جین یانگ لی، دانش آموز كره ای درباره همین آژیرها می پرسم. می گوید: "روز آزمون، پلیس ها همه آماده باش هستند. پلیس، دانش آموزهایی را كه تاخیر كرده اند، تا محل آزمون اسكورت می كند. بعد، وقتی نوبت آزمون شنیداری زبان انگلیسی می رسد، هیچ هواپیمایی حق ندارد فرود بیاید یا بلند شود كه یك وقت صدای هواپیما مزاحم آزمون دانش آموزها نشود"



مادران در حال دعا برای فرزندانشان در معابد
روز داوری
سونن، از كنكور ایرانی طولانی تر است؛ برگزاری آزمون برای بیش از نیم میلیون دانش آموز كره ای حدودا یك روز كامل طول می كشد و در میانه راه، به بچه ها برای نهار و استراحت یك ساعتی وقت می دهند. جین-یانگ پیشتر یك بار در آزمون رد شده و حالا برای بار دوم تلاش می كند؛ "قبل از آزمون اول، به مدت یك هفته تمرین می كردم كه ساعت شش بامداد از خواب بیدار شوم. تا ذهنم با ساعت آزمون تنظیم شود. مادرم من را به محل آزمون برد. شاگردهای سال پایین تر مدرسه مان آمده بودند جلوی در و برای روحیه دادن به ما آواز می خواندند. معلمم هم آمده بود. همدیگر را بغل كردیم و بعد رفتم توی سالن. با خودم كلی كتاب آورده بودم كه پیش از آزمون مرور كنم ولی از اضطراب نتوانستم هیچ كدامشان را باز كنم"
حتی نحوه طراحی آزمون هم آدم را یاد فیلم های جیمز باند می اندازد. هر سال گروهی متشكل از حدود ۵۰۰ معلم از سرتاسر كره جنوبی انتخاب می شوند و به مدت یك ماه به مكانی نامعلوم در استان كوهستانی گنگوان منتقل می شوند. اعضای گروه حق ندارند از هدف این سفر با كسی حتی همسرانشان حرف بزنند و باید بهانه ای بتراشند. هنگام ورود به كمپ طراحی آزمون، تلفن های همراهشان را تحویل می دهند و عملا به مدت یك ماه از ارتباط با دنیای بیرون محروم می شوند.
رستگاری در هاروارد
"ما دوازده سال برای این آزمون خودمان را آماده می نماییم. این تلاش از دبیرستان شروع نمی گردد. از همان ابتدایی شروع می نماییم." اون سا گو، هم یكی دیگر از نیم میلیون دانش آموز كره ای است كه خودش را برای آزمون آماده می كند. "هر روز در مدرسه هشت ساعت درس می خوانم و بعد شش ساعت دیگر در خانه. روی هم چهارده ساعت" خجالت زده ادامه می دهد: "من چون خیلی از خوابیدن خوشم می آید، بیشتر از دوستانم می خوابم… روزی شش ساعت. آخر هفته ها از ساعت ۹ بامداد مشغول درس خواندنم و بیشتر وقتم رو در "دكساشیل" می گذرانم."
وصف افسرده كننده اون-سا از دكساشیل كنجكاوم می كند و راهی یكی از همین دكساشیل ها می شویم؛ سالن های مخصوص درس خواندن. پدر و مادرهای نگران با پرداخت مبلغی ماهانه بچه هایشان را به دكساشیل می فرستند؛ جایی كه از وسوسه تلویزیون و راحتی تختخواب خبری نیست.
بالاخره پس از چند دقیقه چانه زدن، صاحب دكساشیل اجازه ورود می دهد. از آنچه فكر می كردم هم افسرده كننده تر است؛ راهرویی به غایت تنگ كه دو طرفش را پرده كشیده اند. پشت هر پرده باجه كوچكی است با میزی به پهنای هفتاد و پنج سانتی متر و یك لامپ كوچك. همین! نیت پدر و مادرها این است كه اینجا دانش آموز چاره ‍ ای جز درس خواندن نداشته باشد. برخی از دانش آموزهای قدیمی ولی دور از چشم پدر و مادرهایشان برایم تعریف می كنند كه چطور پشت میز می خوابیدند یا یواشكی رادیو گوش می كردند.
می خواهم از اون-سا بپرسم "تلفن هوشمند چه" كه نگاهم به تلفن همراهش می افتد؛ در كشور سامسونگ و ال جی، تلفنش حتی تاچ-اسكرین ندارد. خودش از قیافه متعجب من می فهمد و با لبخند توضیح می دهد: "اینجا از سال سوم دبیرستان به بعد، خیلی ها تلفن شان را عوض می كنند. تلفن هوشمند اگر داشته باشی، حواست پرت شبكه های اجتماعی می گردد. اما این تلفنی كه می بینی دست من است، نه به شبكه های اجتماعی دسترسی دارد، و نه حتی بازی روی آن نصب می گردد. فقط تلفن، پیام كوتاه، دوربین و... زنگ ساعت!"



بعضی از دانش آموزان دبیرستانی برای تمركز بر آزمون تلفن های هوشمند و شبكه های اجتماعی را كنار می گذارند
موقع بیرون آمدن از دكساشیل چشمم به دستخط یكی از بچه ها روی دیوار می افتد كه زیر نور لرزان لامپ مهتابی معیوب آدم را یاد دست خط زندانی ها روی دیوار می اندازد. به انگلیسی نوشته: "بیا به یكی از این دانشگاه ها برویم: هاروارد، پرینستون، ییل، كلمبیا".
بهترین سال های نوجوانی اون-سا یا در مدرسه می گذرد، یا دكساشیل. این دو جا اگر نباشد، او را می توانید در یكی از ده ها هزار "هاگوان" شهر پیدا كنید. هاگوان ها آكادمی های خصوصی هستند كه بچه ها را برای سونن آماده می كنند. دانش آموزانی كه طبق آمار دولتی در شبانه روز حدود پنج ساعت می خوابند و بیش از شانزده ساعت درس می خوانند. در كره جنوبی نزدیك به ۱۰۰ هزار هاگوان وجود دارد؛ صنعتی با حجم ۲۰ میلیارد دلار. حقوق سالانه بعضی معلم های مشهور از هشت میلیون دلار در سال هم بالاتر می رود.



دستخط دانش آموزها روی دیوار یكی از "دكساشیل" های سئول: "بیا به یكی از این دانشگاه ها بریم: هاروارد، پرینستون، ییل، كلمبیا"
بمب هسته ای را رها كن! بمب جمعیتی را بچسب!
هیاهو و فشار اقتصادی ناشی از سونن مدت هاست به یكی از دردسرهای بزرگ سیاستمداران كره تبدیل گشته است. حالا بعضی از جامعه شناسان كره ای معتقدند تغییرات شدید هرم جمعیتی كره، زیر سر همین آزمون ساده است. از دوهون لی، استاد جامعه شناسی انشگاه یانسی كره جنوبی در همین باره پرسیدم: "یك سری مطالعات آماری هست كه نشان داده است رابطه مستقیمی هست بین هزینه بالای آموزش كنكور و نرخ پایین زاد و ولد در كره جنوبی. در نظر داشته باشید كه كره جنوبی هم اكنون صاحب یكی از پایین ترین نرخ های رشد جمعیت در دنیاست. دیگر كمیت بچه ها مهم نیست، كیفیت شان مهم می باشد. مردم ترجیح می دهند بچه های كمتری داشته باشند ولی بیشتر روی آنها سرمایه گذاری كنند."
نگرانی او بی مورد نیست. تعداد نوزادان به دنیا آمده در یك سال در كره جنوبی از حدود یك میلیون در سال ۱۹۷۰ به كمتر از ۳۶۰ هزار نفر در سال قبل سقوط كرده. كمتر از نیم قرن پیش در كره جنوبی هر زن به صورت متوسط ۶ فرزند به دنیا می آورد. سال گذشته اما نرخ باروری (میانگین فرزندان یك زن در طول عمرش) به ۱.۰۵ فرزند برای هر زن سقوط كرد. این پایین ترین نرخ باروری در تاریخ كره و حتی پایین تر از نرخ باروری در ژاپن است. بدین سان كره جنوبی سریع تر از همه كشورهای توسعه یافته پیر می گردد.
دولت كره سال ها كوشیده از بار سنگین سونن بكاهد. دولت برای مدتی حتی هاگوان ها یا همان كلاس های خصوصی را ممنوع كرد. در نهایت ولی این تصمیم در سال ۲۰۰۰ مغایر با قانون اساسی شناخته شد و دولت ناچار شد كلاس های خصوصی را مجددا آزاد كند. با این همه هزینه و سردرد و دردسر، پس چرا پدر و مادرهای كره ای اینقدر به موفقیت كودكانشان در سونن اصرار دارند؟


بچه های آسمان
زندگی در سئول، زندگی زیر سایه "چبول" هاست. معادل كره ای همان "زایباتسو"های ژاپنی یا كمپانی های عظیم خانوادگی مثل ال جی، هیوندای و سامسونگ كه ستون فقرات اقتصاد كره هستند: طوری كه بیش از 50 درصد ارزش بازار سهام كره جنوبی متعلق به سهام پنج چبول برتر است. چبول ها به صورت سنتی اغلب فارغ التحصیلان سه دانشگاه برتر كره را استخدام كرده اند: یعنی سه دانشگاه سئول، كره و یانسی. مخفف اسم این سه دانشگاه می گردد "اسكای" یا همان آسمانی كه رسیدن به آن آرزوی اغلب نوجوانان كره ای است.
اون-سا می گوید: "اگر بخواهی تو را به رسمیت بشناسند، اگر بخواهی به آرزوهایت برسی، باید به یكی از این سه دانشگاه اسكای بروی". جین-یانگ اضافه می كند: "مدرك گرایی در این كشور سرنوشتت رو تعیین می كنه. مدرك تو یك قاب خیلی مهمه كه تو توش قرار می گیری، چه بخوای كار پیدا كنی، چه رفیق پیدا كنی"
از دوهون لی، جامعه شناس كره ای درباره اسكای می پرسم و او به نكته جالبی اشاره می كند. "در كره هر سال سنت سالانه ای هست كه طی آن روزنامه ها فهرست مدیران شركت ها و قضات و سیاستمدارها رو منتشر می كنند و می شمارند كه چندنفرشان از دانشگاه های اسكای فارغ التحصیل شدن. در حقیقت ولی وقتی به حجم این شركت ها نگاه كنید، می بینید كه اتفاقا توان این شركت ها در جذب نیروی كار خیلی محدود هستند. در نتیجه شركت ها به مدرك گرایی رو می آورند"
در كره جنوبی نزدیك به هفتاد درصد جوانان زیر ۳۵ سال، تحصیلات دانشگاهی دارند. این بالاترین نرخ تحصیلات دانشگاهی بین كشورهای توسعه یافته و دو برابر اقتصادی موفق مثل آلمان است. مقایسه با اقتصاد آلمان اتفاقا مقایسه جالبی است. در حالیكه در آلمان فن آموزی خارج از دانشگاه به صورت متوسط ۳۱ درصد درآمد افراد را بالا می برد، در كره جنوبی این رقم ۲ درصد است. با این اوصاف به سختی می گردد نوجوانان كره ای را سرزنش كرد وقتی تنها راه رسیدن به درآمد بالاتر مدرك یك دانشگاه معتبر است.



اگر در سئول زندگی می كنید، بهتر است فكر فرار از سلطه چبول ها را از سرتان بیرون كنید
این جنگ ادامه دارد...
طرفداران سونن به رتبه بالای دانش آموزهای كره ای در آزمون های بین المللی اشاره می كنند و اینكه این آزمون نوجوان ها را به مبارزانی سختكوش و منظم تبدیل می كند. آخرش ولی كمر این نوجوان هاست كه زیر بار سنگین این همه هزینه و انتظار و آرزو خم می گردد... و بعضی وقت ها می شكند. در كره جنوبی عامل شماره یك مرگ بین جوان ها و نوجوان ها نه سرطان است و نه تصادف. خودكشی است!
جین یانگ - كه این روزها خودش را برای دومین سونن زندگی اش آماده می كند با اضطراب از تجربه شكست در سونن حرف می زند: "بعضی وقت ها می خواهم آب شوم و توی زمین فرو بروم. موقع درس خواندن آه می كشم. موقع استراحت آه می كشم."
به نظر می رسد اون-سا برای سونن آماده است. برای هر كدام از سوژه های درسی اش چند دفترچه یادداشت دارد و نكات مهم را با طراحی و نقاشی ترسیم كرده. به این فكر می كنم كه در تمام دوران تحصیلم به اندازه دفترچه های روی میز او یادداشت برنداشته ام. با این وجود و برخلاف تصورم، اون-سا حسابی نگران است. "هر وقت نتیجه كنكور آزمایشی را می گیرم افسرده می شوم. همه اش از خودم می پرسم آیا می توانم به دانشگاهی كه می‎خواهم بروم. شاید از رتبه ام توی مدرسه راضی باشم اما بعد كه چشمم به رتبه ام در كل كشور می افتد. می ترسم از اینكه نتیجه را به مادرم نشان بدهم."
از او می پرسم اگر سونن نبود، چه می كرد. می گوید: "كاش می توانستم شغل پاره وقت داشته باشم. كاش می توانستم بروم سفر. از اول دبیرستان تا امروز سفر نرفتم. مردم می گویند دانش آموز دبیرستانی نباید سفر برود و باید روی آزمون تمركز كند." به اینجا كه می رسد كمی مكث می كند و بعد می گوید: "كاش می توانستم بخوابم...بخوابم و هیچ كس بیدارم نكند."



1397/04/10
23:14:11
5.0 / 5
4854
تگهای خبر: دانشگاه , شبكه , شركت , علم
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۳
گوپا